هیز بازی
رییس جمهور آمریکا
حاجی بهش یه دستوری داد
گفت امرا و طاعتا
بجای اینکه بگه سمعا و طاعتن
بعدشم چقد پافشاری میکرد که امرا و طاعتا هست
امد بگه کافر همه را به کیش خود پندارد گفت کافر همه را به خویش خود پندارد
واسه آقا مجتبی یه دونه اسکوتر خریدن(بسلامتی به میمنت و مبارکی ایشولا براش یه مزدا 3بخری)
اومد بگه براش اسکوتر گرفتم
گفت براش تردمیل خریدم
بعضی سوتی ها هم شرح ندارند تصویری هستند ویا به قول بعضی سایت ها بدون شرح
البته این سوتی حبیب نیستا
از رفقای حبیبه
سرموگول بمالی
یعنی این حبیب ته خلاقیته
سرموگول بمالی =گول بزنی+سرم رو کلاه بزاری
حبیب روزگارانی رو در کافه های آبادان گذرونده و بسیار چایی خورده و تاثیراتش در صحبت های گرانقدر و پربهایش مشخصه
داشت در مورد گاو صندوق های ساخت انگلستان (لعنت الله علیه )
صحبت میفرمود و هوش ایرانی ها با اندکی مبالغه و لاف ....
و اینکه ایرانی ها گاوصندوق ها رو رمز گشایی گردن
اومد بگه رمز گشایی گفت رمز گذاری
یکی از دوستان حبیب (تش) اومد بگه ریپلی (فنگلیش replay)
'گفت ریپلیس
یکی از زیر دستان حبیب اومد بگه من سرم شلوغه گفت من کارم شلوغه
محد حسن اومد بگه فی الفور گفت بلفور
پانداهای کونگ فوباز=پانداهای گونک فو کار
تست معتاد=تست اعتیاد
یکی از نمایندگان شرکت های پیمانکاری اومده پیش حبیب کیف پولشو رو میز حبیب جاگذاشت
اومد بگه
کیفشو جا گذاشته
گفت این شرکته جا مونده
جرس قاطع زرس قاطع
با حبیب رفته بودیم آبادان
ماموریت
یه پراید دیدیم کپ کرده و اسپورتش کرده بود
حبیب گفت این ماشینا رو که هاچ بک کردن
برینت پانک=پرینت بانک
به این شاه رگ گردن و میزنم